تاریخچه مختصر تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) درعصر پادشاهی
محمدرضا شاه پهلوی
مقدمه :
هدف ازتهیه این نوشتار، بدست آوردن آگاهی بیشتراز تاریخچه تشکیل وعملکرد سازمان اطلاعات وامنیت کشور(ساواک) در دوران پهلوی دوم میباشد، سازمانی که تاثیر زیان بخش اعمال خشونت بارمتعلق به زمان بربریتش بر گروه های روشنفکرو پیشرو جامعه و جنبشهای ترقی خواهانه ودموکراتیک ایران، دلیل اصلی وقفه پیشرفت پروسه دموکراسی در ایران قرن بیستم است. ساواک بدو شک با سرکوب آزادی خواهان، راه گشای برقراری حاکمیت عقب افتاده جمهوری اسلامی شد.
بعد از چند سال بحث وگفتگوهای مفصل در بین عناصر دولت وارتش، لایحه تشکیل ساواک در بهمن ۱۳۳۵ شمسی، در زمان نخست وزیری حسین علاء، به مجلسین (شورای ملی و سنا) ارائه ودر۲۳ اسفند ۱۳۳۵ (۱۹۵۶) یعنی سه سال پس از کودتا ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ (۱۹۵۳)، با پشتبانی دولت امریکا، به تصویب نهائی رسید. ساواک فورا تحت سرپرستی تیمور بختیار به صورت یک سازمان امنیتی مدرن شروع بکار نمود (۱،۲). دلیل ظاهری و صوری تاسیس این سازمان به قول دولت وقت (حسین علاء) «...هدف سازمان، تامین امنیت سیاسی کشورووظیفه آن مبارزه با عناصر مخرب و جاسوسهای خارجی... » ذکر شد (۲) ومتن نهائی لایحه « قانون تشکیل سازمان اطلاعات وامنیت کشور مصوبه ۲۳ اسفند سال ۱۳۳۵» و «قانون ۱۳۱۰» در پیوست ( پیوستهای ۱و۲)این نوشته آمده است(۳،۴).
لایحه مصوبه ساواک (قانون تشکیل سازمان اطلاعات وامنیت کشور مصوبه ۲۳ اسفند سال ۱۳۳۵) متشکل از پنج ماده ودوتبصره وهرماده شامل بندهای متعددی بوده (۳) (پیوست۱) وقانون مصوبه ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ معروف به «قانون ۱۳۱۰» شامل هفت بند بوده (۴) (پیوست ۲) وبطور مفصل از جرمهای (بزه ها) سیاسی وامنیتی صحبت می کند، این دو ماده قانون دارای وابستگی اورگانیک مهمی با هم داشتند.
ماده دوم قانون مصوب ۲۳ اسفند ۱۳۳۵ که درآن وظایف ساواک بطور مفصل آمده، شامل بندهای متعددی است، بند (ه) این قانون (بند ه ـ بازرسی وکشف و تحقیقات نسبت به بزههای زیر:») از بزه های مختلفی صحبت مینماید، واین قسمت از آن «1 ـ بزههای منظور در قانون مجازات مقدمین برعلیه امنیت واستقلال مملکتی مصوب۲۲ خرداد ۱۳۱۰» حائز اهمیت فراوانی است.
ساواک با توسل به این دو لایحه به همه دستگیر شدگان جرم «اقدام بر علیه امنیت واستقلال مملکت...» میداد، ونتیجتا خود را محق میدانست که شهروندان آزادیخواه ایرانی را بهر دلیل که خود می خواست دستگیر کند ودارای حق کامل به بکاربردن أنواع شکنجه های بس خشونت بار، که گاه موجب مرگ دستگیر شدگان برای «ترخیص اطلاعات» میشد. ساواک حتی وظیفه قوه مقننه و تعیین حکم محکومیت دستگیر شدگان در دادرسی ارتش را خودبه عهده گرفته بود، ساواک به هیچ قدرتی در مملکت جز محمدرضا شاه جوابگو نبود.
جالب اینستکه ساواک مبنای حقانیت وقانونی بودن تمام عملیات خود را بر مبنای «قانون سال۱۳۱۰» میگذشت وبر طبق آن قانون، همه دستگیر شدگان را به نحوی ازانحاء به داشتن مرام اشتراکی منصوب مینمود، آن مرام هم البته در سال ۱۳۱۰ غیرقانونی شناخته شده بود؛ عناصر باقی مانده ساواک هنوزهم ازاین قانون در رسانه های عمومی صحبت میکنند وجنایات مرتکب شده آن دوران دیکتاتوری طولانی محمد رضا شاهی را بر مبنای این ماده قانون، پاک شویی میکنند.
باید همچنین اضافه نمود، در زمانی که ساواک با تمسک به این قانون پا به روی تمام حقوق شهروندی وانسانی دستگیر شدگان میگذاشت، دولت شاهنشاهی ایران جزء امضا کنندگان سازمان حقوق بشر بود! وعجیب تر از آن، محمد رضا شاه به عنوان میهماندار اولین کنفرانس بین المللی حقوق بشردر تاریخ سازمان ملل که در فروردین ۱۳۴۷ در تهران تشکیل شده بود حضور داشت!!
بدیهی است که تاسیس این سازمان پلیسی امنیتی/سیاسی با چنین قدرت خدای گانه اش میتوانست بلقوه و بلفعل مانع پیشرفت روند دمکراسی ومانع حقوق شهروندی مردم ایران باشد، لذا تشکیل چنی سازمانی مورد قبول مردم و تعدادی از جناح های سیاسی ازادیخواه آن زمان ایران قرار نگرفت (۲). اماعلیرغم مخالفتهای زیاد علیه تصویب این قانون، دولت وقت با پشتیبانی محمدرضا شاه، قانون تشکیل ساواک را در فضای پر از رعب ووحشت بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲و با حمایت وهمکاری سازمانهای امنیتی دولتهای امریکا واسرائیل سرانجام به تصویب رساند، در ذیل به تفصیل ازپروسه آن صحبت خواهد شد.
تاریخچه تاسیس ساواک و عملکرد امریکا و اسرائیل :
بی شک، وجود یک سازمان متشکل امنیتی که موجب حراست و ثبات کشوروآرامش شهروندان کشورباشد مورد قبول همگان است، اما هرگاه سازمان امنیتی بنای کارخود را برعلیه شهروندان آزادیخواه آن کشور ودر خدمت حکومتی دیکتاتورونفع طلب قرار دهد، آن سازمان نمیتواند وسیله آرامش و امنیت شهروندان وثبات کشورباشد، داستان ساواک که در حقیقت ابزاراختناق وسرکوب آزادی خواهان درایران پهلوی دوم بود، نمایان گر برجسته چنین ابزاری است.
دردوران شاهان پهلوی، قبل از تاسیس ساواک مدرن، دولت های وقت برای سرکوب عشایرواحزاب و عناصر آزادی خواه، از سازمانهای مختلفی مثل ادارات شهربانی، ژاندارمری وارتش، بخصوص رکن های ۲ و۸ ارتش، استفاده می نمودند. سرتیپ منوچهر هاشمی، دبیر کل رکن ۸ ارتش (اداره ضد جاسوسی) که البته او بعدا سمتهای مهمی هم در ساواک داشت، در خاطرات خویش در « تاریخ شفاهی ایران دردانشگاه هاروارد» ( ۵) میگوید که وظیفه این ادارات، درآغاز، بیشتردررابطه با پیش بینی و پیشگیری حرکتهای ضد حکومتی از جانب خوانین بود، اما به تتدریج ابعاد سرکوب تشکیلات امنیتی با شدت گرفتن نارضایتی های سیاسی و مدنی در شهرها (بدلیل زیاد شدن خواسته های آزادیخواهانه، درخواست حقوق شهروندی واظهار نظروخواست مشارکت در حاکمیت) وسعت وشدت بیشتری پیدا کرد. اوادامه میدهد، در اوایل، این ادارات دولتی روش و دستورعمل مدونی به جهت بازجوئي دستگیرشده گان نداشتند وگاهی مامورین برای گرفتن اطلاعات از دستگیرشدگان ازبی خوابی یا کم غذای استفاده میکردند. اواضافه میکند، که البته ممکن بود بعضی از کارمندان رکن ۸ درشهرستان ها ازروش های مثل ضرب وشتم بیشتری هم استفاده میکردند، چون این اداره (رکن ۸ ارتش) فاقد دانش استفاده ازروشهای شکنجه سیستماتیک و نحوه بازجویی مدرن برای ترخیص اطلاعات بود، لذا نحوه بازجویی دراستان های مختلف تفاوت داشت و نحوه انجام آن به میل کارمندان محلی تصمیم گیری میشد.
اوادامه میدهد، که این ادارات به تتدریج به کمک نظامیان امریکایی واسرائیلی وغیره به روش سیستماتیک بازجویی نوین آشنا شدند، اوهمچنین میگوید که وی با عناصر امنیتی امریکایی واسرائیلی، در ایران، که مامور تعلیم فنون باز جویی نوین به همکاران ایرانی بودند ملاقات های ماهانه داشته است. او در بازگویی خاطراتش میگوید که درسالهای اخر ماموریت خویش به عنوان دبیرکل رکن ۸ ارتش سفرهای متعددی به امریکا داشت که مستقیما با عناصر ضد جاسوسی امریکا و طرزکارشان اشنایی پیدا کرد. او در سال ۱۳۳۷ که رئیس سازمان امنیت شیرازشده بود ( ۵) با ۱۲ افسر ایرانی به امریکا سفر مینماید و مهماندارانشان ازکارمندان CIA بودند، اودر این سفر با مسئول خاورمیانه CIA هم دیدار وصحبتهائی هم داشته است، آقای منوچهرهاشمی از ذکر جزییات سفرش و صحبت هایش پرهیز می کند.
منوچهر هاشمی اضافه میکند که درآن زمان چند نظامی امریکایی دراداره هشتم کار میکردند و بطور مرتب به دستور محمد رضا شاه، رونوشتی ازگزارشات امنیتی داخل ایران را دریافت میکردند. سرتیپ هاشمی میگوید صحبت او ودیگراعضای رکن ۸ ارتش با این نظامیان امریکایی غالبامتمرکزبود به فعالیت های ضد دولتی ایلات وعشایر آن زمان و گاهی هم البته از معترضین داخلی غیرعشایرهم صحبت میشد. اوکرارا تاکید میکند که هدف اصلی این تشکیلات، مبارزه با دخالت روسیه شوروی وفعالیتهای کمونیستی درایران بود، سرتیپ هاشمی میگوید رکن ۲ارتش تشکیلات کمونیستهای ایران را به صورت مداوم تحت نظرداشت وحتی درآنها نفوذ هم میکرد. اودرطول مصاحبه طولانیش بطورمداوم ازنفوذ گسترده کشورشوروی درسطوح مختلف دولت واحزاب وعشایرصحبت کرده وآنراعلت اصلی عملیات ادارات امنیتی دولت ذکر می نماید.
او اضافه میکند، این تشکیلات امنیتی دولت اهداف دیگری هم داشتند که شامل مبارزه با عناصر جبهه ملی، نهضت آزادی وروحانیون ضد رژیم پهلوی میشد. بطور خلاصه میتوان از صحبتهای او نتیجه گرفت که این ادارات امنیتی وسیله سرکوب رژیم برای هرگونه حرکت شهروندی در سرتاسر ایران به عنوان مبارزه با نفوذ کشور شوروی درایران عمل میکرده اند.
به تتدریج إعمال خشونت شدید مامورین رکن های ۲ و۸ ارتش و سایرتشکیلات امنیتی وابسته به دولت باعث ایجاد رعب وتنفرشدید مردم ایران شد، شاه و پاره ای ازدولتیان وقت نگران اثار منفی این تشکیلات امنیتی بر شهرت ارتش ایران شدند. بنابراین تصمیم گرفتند که با تفکیک ادارات امنیتی دولتی از ارتش، به ارتش یک وجهه ملی و ملت دوستانه داده و انرا حامی ملت به مردم معرفی کنند.
اما دلیل مهمتر تشکیل ساواک ، ناکارامدی آن ادارات امنیتی بود. ناکارآمدی این ادارات شامل این مسایل کلیدی بود: ۱) مراکزامنیتی پراکنده و متعدد بود؛ ۲) نداشتن علم جدید کسب اطلاعات وانجام عملیات امنیتی؛ ۳ ) نداشتن شیوه درست بایگانی؛ ۴) عدم آگاهی درست در چگونی استفاده از اطلاعات حاصله .
این شیوه قدیم مورد قبول شاه نبود ، او خواهان یک سازمان متمرکز ومسلح به تکنولوژی مدرن و سیستم بازجویی سیاسی/امنیتی بروز، که تحت نظرمستقیم خویش تشکیل و اداره شود ، ازین رو اواقدام به تاسیس ساواک نمود.
تاسیس ساواک
چند سال قبل از تاسیس رسمی ساواک، سرلشکر حسن پاکروان، رئیس وقت رکن ۲ ارتش، به اتفاق تنی چند از عناصر مورد اعتماد محمدرضاشاه پهلوی، برای اولین بارمسئول تهیه کردن طرح اولیه ساواک شد (۲). بعد از مدتی، بالاخره سرلشکر پاکروان با کمک عوامل وعناصرمختلف، سازمان جدید امنیتی را تشکیل داد و «سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)» زاده شد. ساواک با تشکیلات وتعلیمات مفصل وبودجه هنگفت جایگزین رکن۲ ارتش وسایردوایرامنیتی کشورشد . حاکمیت امیدوار بود که با این تغییرات وحشت و نفرت مردم از ارتش کم شده و همزمان با آن، محمد رضا شاه صاحب سازمان امنیتی مدرن وکارآمدی شود و پای ارتش شاهنشاهی هم در میان نباشد و او به خواست خود رسید، حد اقل به مدت ۲۲ سال، ۱۳۳۵-۱۳۵۷.
ایران درایام قبل و همزمان با جهان دوقطبی شده
در این جالازم است که مختصری ازاوضاع سیاسی-اقتصادی ایران پیش ازایجاد آمدن دو قطب متخاصم بلوک غرب و شرق در دنیا واثرآن بر سیاست ها بین الملللی و ایران در زمان جنگ سرد بپردازم. مدت کوتاهی بعد ازجنگ جهانی دوم، آرایش نوینی از قطب بندی های سیاسی-اقتصادی درعرصه بین الملل ایجاد شد، حضورفعال کشورامریکا درصحنه سیاست های بین المللی وایجاد توافق سیاسی-اقتصادی ونزدیکی بین کشورهای اروپایی وامریکا در مقابله با سیاست های توسعه طلبانه کشورشوروی درزمان حکومت استالین، سبب شد تا کشورهای درحال رشد یا کم رشدی نظیرایران، درمیدان مبارزه شدید سیاسی واقتصادی بین این دو قطب قدرتمند گرفتار شوند.
کشورایران درآن زمان به لحاظ موقعیت خاص ژئوپولیتیک، یعنی وجود همسایه شمالی چون کشورروسیه سابق وشوروی آن زمان که همواره آرزوی دسترسی به آبهای گرم وآزاد دنیا را درسرمی پروراند وبارها هم عملا با تجاوزات متعدد وحتی تصرف بخشهایی درشمال غربی وشمال شرقی ایران، همچنین با مداخلات مداوم سیاسی در حاکمیت دولت قاجاریه، و با نفوذ دراحزاب وابسته به خود در ایران، نشان داده بودکه همسایه ای است، متجاوز.
دخالت دولت انگلیس درایران هم تاریخ طولانی ومفصلی دارد، رد پای موذیانه اش درصحنه سیاسی-اقتصادی ایران درزمان دولت صفویه بطوراشکارمشهود است. اما هدف اصلی دخالت دولت انگلیس در دوره حکومت قاجاریه، حفظ منافع خویش درکشورهندوستان وحراست مرزهای غربی آن کشور بود، دولت انگلیس از ایران چون سپری درمقابل حملات احتمالی کشورهایی دیگر غربی و عثمانی استفاده مینموده. دولت قاجاریه به سبب نادانی وعدم شناخت از روند سیاست های جهانی آن دوران وضعف درونی و نیازهای متعدد خویش، غالبا تابع سیاست انگلیس بود.
اما بعد ازکشف منابع نفتی در ایران، هدف دولت انگلیس تغییرکرد، در این زمان کشورایران که دارای منابع مهم نفت وانرژی عظیم دنیا بود، دارای اهمیت خاصی گردید و به تتدریج نه فقط ایران بلکه همسایگان جنوبی، کشورهای حاشیه خلیج فارس، به عنوان مراکز انرژی دنیا واردعرصه بازیهای سیاسی-اقتصادی بین الملل شدند.
اهمیت دیگر ایران، بطور تاریخی، موقعیت ژئوپولیتک خاصش دردنیای تجارت و دادوستدهای کشورهای غرب و شرق بود، ایران به مثابه پلی بین بازارهای اقتصادی غرب وشرق ( اروپا و آسیا) وشمال و جنوب (روسیه و بقیه دنیا بتوسط راهای آبی) بازارهای دنیا را به هم مرتبط میکرد.
جهت اختصار این نوشتار، به گزارشی ازاواخر دوران قاجاریه میپردازم، زمانی که به علت عدم آگاهی، ناکارآمدی وپول پرستی غالب زمامداران و بعضی ازروحانیون، ایران محل تاخت وتازو دخالتهای مستقیم دو کشورروسیه و انگلیس در اموراداره مملکت درآمد و به تتدریج به کاربردن این دخالت ها به صورت حقوق بلامنازع این دو کشوردر آمد.
با آغاز جنبش مشروطیت، علی رقم آنکه دخالت های مستقیم این کشورها درامورداخلی ایران کاهش یافته بود اما هنوز ادامه داشت. از آن جمله، حمایت و کمک دولت روسیه از تعدادی از روحانیون آن زمان که به پشتیبانی از دولت محمد علی شاه و شرکت مستقیم درقتل وعام آزادگان مشروطه خواه تبریز و کشتار مردم در سایر نواحی آذربایجان در دهه۱۲۸۰ هجری (۶) قابل ذکر است. دخالت استعماری کشور شوروی فقط برای مدت کوتاهی بعد از انقلاب اکتبر متوقف شد، اما دیری نپایید که کشورتازه تاسیس شوراها دخالت مستقیم وغیرمستقیم خویش را به صورمختلف ازسرگرفت.
لازم به یادآوری است که دخالات کشورهای روسیه و انگلیس در ایران منجر به قرار داد ۱۹۰۷ و پیشنهاد تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ روسیه و انگلیس شد که خود داستانی طولانی دارد و ذکر ان در این نوشته امکان پذیر نیست (۸،۷).
ایران در زمان جنگ جهانی دوم، دراواخر پهلوی اول واوایل پهلوی دوم، کشوری بود با حاکمیتی بی تجربه ونا آشنا به واقعیات سیاست بین المللی ، بعلاوه صاحب ذخاير نفتی فراوان وموقعیت جغرافیای مهم، که به آن اهمیت سیاسی، اقتصادی و امنیتی زیادی در صحنه بین المللی میداد (۸).
بعد از اتمام جنگ جهانی دوم، دیری نپائید که دولت تازه نفس امریکا در صحنه بین المللی با اهداف خاص خود و با بهره گیری از تجارب دولت بریتانیا، شروع به دخالت درسطوح مختلف امورات ایران نمود که سرانجام منجر به کودتا ۲۸ مرداد، ساقط نمودن دولت دکترمحمد مصدق و تاسیس ساواک شد.
دراین چهار چوب اوضاع جهانی، کشورهای قدرتمند دوبلوک شرق وغرب با توسل به حیله هایی مدرن، شروع به دخالت دراموراقتصادی وسیاسی کشورایران نمودند. کشورشوروی با سلاح«ایدیولوژیک خلقی»اما بارنگ و تفکراستالینستی وکشورهای غرب با سلاح «توسعه اقتصادی وتکنولوژی» اما توام با عوامل سرکوب جدید آزادیخواهان کشور بصورت فرشتگان حافظ امنیت واستقلال سیاسی کشور درصحنه سیاسی ایران به تاخت و تاز پرداختند. در این اوضاع پر آشوب جهانی، شاه واطرافیانش با پشتیبانی دولت امریکا ودیگرکشورهای بلوک غرب موفق به تاسیس تشکیلات امنیتی جدیدی که به صورت مدرن وبا تمرکز کامل به مسائل امنیتی داخلی وخارجی برای حفظ امنیت سرمایه گذاری ها و سیاستهای اقتصادی بلوک غرب تحت نظرمستقیم محمد رضا شاه ، بنام «ساواک» شدند.
جزئیاتی از چگونگی تاسیس ساواک برمبنای کتابها و مطبوعات معتبرایران و دنیا
گازیورسکی، استاد رشته تاریخ در دانشگاه های معروف امریکا، در کتابش (۹) به جزئیات وچگونگی تاسیس ساواک وتعلیم کارکنان ساواک میپردازد. او میگوید که برای جمع آوری اطلاعات که در کتاب خود منتشر کرده است، با افراد مطلع زیادی از سازمان CIA که گویا بعضی ازآن ها هم شخصا به ایران آمده بودند و همچنین تعدادی ازاعضای ارشد ساواک بطورانفرادی ودرجلسات مکررمصاحبه کرده واطلاعات حاصله را با مدارکی دیگرراست آزمائی نموده است، این کتاب به توسط چاپخانه دانشگاه معتبرکرنل درامریکا، منتشر شده است. ضمنا گاری سیک که از سیاستمداران و کارشناس درامورسیاسی ایران است، در مقدمه ای که برای این کتاب نوشته درستی مطالبات این کتاب را تائید نموده است.
گازیورسکی میگوید مقدمات اولیه تشکیلات ساواک بصورت جدیدش در سال ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) ، به سرپرستی تیمور بختیار وبه کمک یک کلنل امریکایی وابسته به سازمان سیا بنا نهاده شد. این کلنل تا مارس سال ۱۳۳۴(۱۹۵۵) درایران مشغول بنا نهادن اولیه تشکیلات اداری واستخدام وتعلیم بازجویی سیستماتیک سیاسی/امنیتی به افراد مستعد دراین حرفه بود.
در اواخر سال ۱۳۳۴(۱۹۵۶) یک تیم پنج نفره ازاعضای سازمان سیا امریکا تحت نظر سرلشکرهربرت نورمان شوارتزکف که جاینشین آن کلنل امریکایی شد. این تیم اقدام به تکمیل تشکیلات وتعلیمات دادن بازجویان ساواک نمود، فارغ التحصیلان این دوره ها، هسته اصلی تیمهای بازجویی ساواک را به عهده گرفتند. شوارتزکف افسرپلیس امریکا( اف بی ای) بود، وی در سمت رئیس پلیس ایالت نیوجرسی امریکا مهارت حرفه ایش را به خوبی نشان داده بود۰ باید اضافه شود که شوارتزکف درایران ناشناس نبود چون وی در سال۱۳۲۱( ۱۹۴۲) به عنوان وابسته نظامی امریکا برای مدرن کردن اداره ژاندارمری به ایران آمده وازعهده تکمیل اداره ژاندرمری به خوبی برآمده وفوق العاده طرف توجه محمدرضا شاه قرارگرفته بود، لذا برگشتن وی برای تاسیس اداره امنیت به صورت مدرن مورد استقبال محمدرضا شاه قرارگرفت (۹).
ساواک در سال ۱۳۳۵ (۱۹۵۶) به طوررسمی تحت سرپرستی تیموربختیار شروع بکار نمود، طبق قانون، سرپرست ساواک همزمان معاون نخست وزیرنیزبوداما ازنظرتشکیلاتی با اداره نخست وزیری ارتباطی نداشته و گزارشات امنیتی سازمان، مستقیما به دست محمد رضا شاه می رسید.
گازیورسکی و دیگران میگویند که ساواک، با خواست محمد رضا شاه سازمانی شده بود مدرن، شاه توانسته بود تشکیلات امنیتی وجاسوسی متعددی که درادارات شهربانی، ژاندارمری، وارتش موجود بود را دریک سازمان با تعلیمات ووسایل الکترونیک پیشرفته جاسوسی و بازجویی مدرن متمرکز نماید (۱۳-۹). تشکیلات جدید ساواک وارتباط این سازمان با شاه چنان بود که شاه بطورمستقیم امکان دسترسی به تمام اطلاعات امنیتی دررابطه با حکومتش، چه در داخل وچه درخارج ازایران، را داشت. رابطه مستیقم شاه با ساواک، فقط به محمدرضاشاه پهلوی، بدون دخالت دولت ومجلسین، امکان اقدام به هرعملی در پیشگیری، کنترل وسرکوب «مخالفان» را انجام پذیر می ساخت.
ساوک به تتدریج به تشکیلاتی بزرگ و مقتدر تبدیل شد وبه علت سری بودن وظایف این سازمان، اطلاعات وارقام معتبری از بودجه وتعداد کارمندان آن در دست نیست، اما صاحب نظران معتقدند که ساواک در سال ۱۳۴۴(۱۹۶۵) دارای ۵۳۰۰ کارمند تمام وقت و ۱۵،۰۰۰-۶۰،۰۰۰ کارمند نیمه مخفی وخبر چین بود. البته میدانیم که ساواک در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ به صورت قبلی خود منحل شد اما تعدادی ازادارات ساواک تا سالها در جمهوری اسلامی انجام وظیفه می نمودند وچنان که شایعه است هنوزهم به کارشان ادامه میدهند.
آداره کل ساواک دارای ده شعبه تقریبا مجزا از هم بود که نظارت و دخالت کامل و بی قید و شرط به همه امورمملکت نظیر: انتخابات مجلسین شورا و سناوانتخابات در سطوح مختلف کشوری، عملیات قدرت مقننه و قدرت قضایی کشور، رفتار واعمال کارمنان ادارات دولتی و خصوصی ، دانشگاهیان ودانشجویان، هنرمندان، کارمندان رسانه ها، صنعتگران، کشاورزان، مراکزمذهبی وحتی فعالیت های درارتش زیر نظر مستقیم داشت.
از میان ده اداره کل ساواک، اداره سوم ساواک، حائزاهمیت خاصی برای این نوشتار میباشد، این اداره داری قدرت واختیارات تام دربازداشت و بازجویی، شکنجه وروند دادگاه وتعین محکومیت افراد متهم به «اقدام بر علیه سلطنت...» داشت ( ۱).
فرد هالیدی ( متفکر سیاسی که دارای مقالات وکتاب هایی درباره سیاست های اقتصادی و سیاسی بین المللی و خاور میانه میباشد) در کتابش، ایران: دیکتاتوری و توسعه (۱۰)، مینویسد که شاه ایران خواهان داشتن قدرت مطلق دردوبخش، ارتش و ساواک، بود واوتوانست این دورا بدون تردید و به طورکامل بدست آورد، صحبت ما دراین نوشتار متمرکزبه قدرت و دخالت شاه در ساواک متمرکز میشود. فرد هالیدی توضیح میدهد که وظیفه اصلی ساواک دخالت در تمام شئون مملکت وایجاد رعب ووحشت درمردم واز بین بردن منتقد ین شاه بود(۱۰). او میگوید که شاه خواستارتابعیت محض از اطرافیانش بود واو فقط با کسانی که میتوانست بطور کامل به آنها اعتماد داشته باشد کار میکردومخالف همکاری با صاحبان تفکر و عقیده مستقل بود
تیموربختیار به عنوان اولین سرپرست ساواک مدرن که درکارسابقش، رکن ۲ ارتش، مهارت لازم در بکار بردن اعمال خشونت باربه زندانیان امنیتی را کسب نموده بود، انتخاب برازنده ای برای ریاست این سازمان بود. بروایتی محمدرضا شاه ، پاکروان که اولین مسئول ساواک بود به علت نداشتن خشونت زیاد لایق این شغل ندانست و او را از کار برکنار و تیموربختیار با سابقه فوق العاده خشونت بارش را به این شغل منتصب نمود. تیمور بختیاربعد از سوء قصد به جان شاه در سال ۱۳۴۲( ۱۹۶۳) معزول و سرتیپ نعمت الله نصیری که عنصری بود خشن تر ازهمه به این منصب برگزیده شد، او تا سال ۱۳۵۷(۱۹۷۸) در این شغل مشغول قلع و قمع آزادیخواهان ایران بود (۱۰)، وی در سال ۱۳۵۷ بتوسط خلخالی اعدام شد. تیمور بختیار، طبق گزارشات متعدد بین المللی که در این نوشتار هم ذکر شده است درمدت انجام وظیفه اش درساواک درارتباط مستقیم ومرتب با CIA و FBI امریکا بود. طبق نوشته های گازیورسکی، گروه های اولیه مربیان سیا حدوداً تا سالهای ۱۹۶۰یا ۱۹۶۱ در ایران ماندند، این هیئت شامل رئیس و معاون ومتخصصین در رشته های مختلف امنیتی بودند . عناصر این گروه دارای وظایف ویژه بودند و درحالیکه ازسازمان سیا آمده و تحت نظر رئیس شاخه سازمان CIA درسفارت امریکا درتهران بودند ولی ارتباط شغلی با کارمندان دیگر CIA که دارای وظایف دیگری درایران بودند، نداشتند (۹). فرد هالیدی برای تشریح وظایف وسیعترو برون مرزی ساواک، از قول یکی از کارمندان سفارت امریکا میگوید (۱۰) که ساواک رابطه نزدیکی با سیا و موساد داشت و همچنین میگوید که برای سالها، ساواک با نیروهای امنیتی سایر کشورهای ناحیه از جمله پاکستان ، مصر و اردن در رابطه و مشغول دادوستد اطلاعات امنیتی بوده اند (۱۰).
تعلیمات کارمندان ساواک شبیه تعلیماتی بود که به عناصر سیا در یک پایگاه نظامی درایالت ویرجینا امریکا داده میشد، فرد هالیدی اضافه میکند که طبق شنیده هایش تعدادی از بازجویان ساواک درآلمان غربی، فرانسه، انگلیس واسرائیل هم دوره می دیدند (۱۰). گازیورسکی در نوشته هایش از کارآمدی بالای بازجویان و ماموران امنیتی ساواک میگوید که تعدادی از عناصر تعلیم دیده ایرانی ساواک بتوسط CIA با تجربیات یادگرفته درایران وخاورمیانه به سازمانهای امنیت کشورهای دیگر پیوستند (۹).
تعلیمات اعضای ساواک شامل مهارتهای مختلف امنیتی/ پلیسی/بازجویی نظیرتشخیص وبازرسی خانه های امن، بازجویی، ترخیص و تخلیه اطلاعات امنیتی و سیاسی از دستگیر شدگان میشد . باز جویان یاد میگرفتند که چگونه اطلاعات ترخیص شده در زمان بازجوئی را تجزیه وتحلیل واز حاصل آن پروفایل سیاسی و روانی برای دستگیر شدگان تهیه نمایند، به علاوه ازحاصل آن اطلاعات برای برنامه ریزی های طولانی دررابطه با آن فرد یا با گروه سیاسی مربوطه استفاده کنند. او اضافه می نماید که درحالیکه شنیده است که ساواک دستگیرشدگان را شکنجه میکند اما با عوامل CIA که فرد هالیدی مصاحبه کرده بود، آنها تعلیم دادن شکنجه به بازجویان ساواک را انکار کردند. همچنین آقای سولیوان ( آخرین سفیر کشورایالت متحده در ایران)، در کتاب خویش، درحالیکه وجود رابطه نزدیک بین ساواک و سیا را تایید میکند، اما او میگوید، که عوامل ساواک شکنجه را با کاربرد و بهره گیری از سنن قدیمی ایرانی!! خود انجام می دادند، نه تحت تعلیمات CIA(۱۱) .
اما ما میدانیم که در حالیکه إعمال شکنجه در قانون اساسی امریکا ممنوع است ودولت امریکا به کار بردن شکنجه زندانیان( به دلایل مختلف) را بطوررسمی انکار میکند، اما عملا در زندانهای امریکا برای سالهای طولانی شکنجه برای ارعاب و ترخیص اطلاعات انجام میشده ومیشود، از جمله شکنجه زندانیان سیاه پوست در زندان اتیکا (Attica) نیویورک و زندانهای عادی شهر شیکاگورا میشود نام برد. اطلاعات راجع به إعمال شکنجه درزندانهای امریکا بعد ازسالها، رسانه ای شد و منجر به تعقیب قانونی و محکومیت روسای زندانهای مربوطه شد، اطلاعات مفصل این اعمال غیر قانونی دررسانه های مختلف کشورآمریکا بصورت وسیع و علنی منتشر شده است.
همچنین ما شاهد شکنجه شدن مردم عراق،در رسانه های بین المللی، بتوسط سربازان امریکایی یا مرسینری های ارتش امریکا درزندانهای تحت کنترل امریکا در کشورعراق وزندان خلیج گونتانمو بودیم (۱۴). همچنین دخالت و تشویق پلیس های امنیتی و ارتش کشور ویتنام ARVN درسالهای ۱۹۶۰- ۱۹۸۰ و هم چنین عملیات مشترک CIA با ارتش ویتنام جنوبی درسالهای ۱۹۶۰-۱۹۸۰ در Phoenix Program که باعث کشتار ۲۶،۰۰۰و دستگیری ۶۰،۰۰۰ نفر ویتنامی شد، که تعداد زیادی از آنها هم تحت شکنجه شدید قرارگرفته بودند (۱۵). همچنین، طبق گزارشات درمطبوعات آن زمان امریکا، پلیس امنیتی تعدادی از کشورهای امریکای جنوبی با همکاری مامورین اداره جاسوسی وتعلیم دهندگان امنیتی امریکا، در سالهای ۱۹۷۰-۱۹۸۰، در عملیات Operation Condor باعث دستگیری، شکنجه و حتی سربه نیست شدن جوانان آزادیخواه آن کشورها شدند (۱۴). در حالیکه گزارشات متعدد مطبوعات بین المللی نشان داده اند که تعداد زیادی ازبازجویان امنیتی/ شکنجه گران کشورهای دنیا در مدرسه Army School of Americas واقع در Fort Bening, Georgia, USA تعلیم دیده اند (۱۶).
گازیورسکی در ادامه تایید میکند که ساواک در سالهای اول تاسیسش فاقد دستورالعمل و راهنمای های مدونی برای باز جویی و ترخیص اطلاعات از دستگیر شدگان بود، اما به تتدریج عوامل ساواک برپایه تعلیمات و تجربیات حاصله برای خود کتاب راهنما درست کردند که از آن درسالهای آخر رژیم پهلوی دوم استفاده میکردند (۹).
گازیورسکی میگوید که تیم CIA دراوایل سالهای ۱۹۶۰ از ایران خارج شده وبتتدریج بتوسط عوامل امنیتی اسرائیل جایگزین شدند. دوره تعلیمات دادن ساواک بوسیله اسرائیل ازسالهای ۱۹۶۴و۱۹۶۵ متمرکزترشد (۹ و ۱۳). رابطه نوین امنیتی کشوراسرائیل احتمالا بعد از کودتا ایران ۱۳۳۲ (۱۹۵۳ ) شروع شد، درآن زمان سرتیپ بختیار با یک افسرارشد اسرائیلی ملاقاتی داشت و چند ماه بعد از آن دیدار، سرتیپ تیمور بختیار با یاکوف کارزوف که ظاهرا کارمند سیاسی سفارت اسرائیل بود اما در اصل با موساد ( سازمان امنیت اسرائیل) کار میکرد، رابطه کاری برقرار نمود. طبق روایت ٔاونر یانیو ملاقاتهای اولیه در سفارت اسرائیل در پاریس صورت میگرفت، کارزوف سپس به تهران دعوت شد، در نتیجه این رفت وآمد ها دو کشور ایران واسرائیل اداره ای برای کارهای مخفیانه خویش درتهران تاسیس نمودند(۱۳). آونر میگوید که همکاری مخفیانه ایران واسرائیل دررابطه با کمک کردن به بارزانی های کرد که درحال جنگ با حکومت عراق بودند، با حمایت سازمان سیا، شروع شد. شاه دولت اسرائیل رادرسال به۱۹۶۰ به رسمیت شناخته وازآن پس روابط امنیتی بین دو کشورایران واسرائیل در ابعاد متعدد پیشرفت نمود و در سال ۱۹۶۴ این روابط به سطح چشمگیری رسید که تا اوائل سال۱۹۷۹، سالیکه ساواک منحل شد، ادامه داشت ( ۱۳).
وظایف و عملیات دیگر ساواک حهت کسب اطلاعات سیاسی و عقیدتی:
در بالا از حقوق و اختیارات وسیع قانونی وغیر قانونی ساواک صحبت شده است و در ذیل خلاصه ای هم ازعملکرد آن وظایف ساواک در جامعه ایران آن زمان صحبت میکنم.
ساواک علاوه بر تعقیب، دستگیری وشکنجه آزادی خواهان درفعالیتهای امنیتی دیکری هم دخالت داشت. ساواک بصورت سیستماتیک در مراکز علمی ایران نظیر دانشگاه ها ومدارس و همچنین در ادارات و وزارت خانه های مختلف جاسوس داشت که به طورمداوم کارمندان را تحت نظر داشتند و در استخدام وارتقای آتها صاحب نظر بودند. ساواک اختیارات زیادی در برگزیدن نامزدهای انتخاباتی برای مجلس شورای ملی و سنا هم داشت. مدارک معتبر نشان میدهد که ساواک درفعالیاتهای هنری هنرمندان، انتشاراتی، مطبوعات، نویسندگان، شعرا، و غیره هم دخالت مستقیم داشت. ساواک دارای بایگانی کاملی ازمشخصات خصوصی افرادی که درخواست شغل در اداره ای، کارخانه ای و یا اخذ پاسپورت میکردند تهیه نموده وازآن برای شناخت وضعیت اجتماعی /سیاسی آن افراد در آینده استفاده می کرد (۹،۱۰).
همچنین، شاخه خارج از کشور ساواک در جمع آوری آطلاعات امنیتی از ایرانیان مقیم خارج (۹،۱۰) و حتی از خارجیان مخالف محمدرضا شاه، فعالیت های گسترده ای داشت، از نمونه بارز آن، کسب اطلاعات و نفوذ در سازمانهای دانشجویی ایرانی در خارج از کشور نظیر «کنفدراسیون حهانی دانشجویان ایرانی» را میشود نام برد (۱۰)، همچنین تعدادی از کارمندان وزارت امور خارجه درواقع امر در استخدام ساواک بودند، بطور نمونه، آقای احمد مالک مهدوی سفیر ایران در سوئیس که خود کارمند ساواک بود (۱۰).
اداره سوم ساواک وبرخورد آن با عناصر منتقد حاکمیت:
وظیفه اولیه اداره سوم ساواک، بقول خودشان، تامین امنیت داخلی کشوربود، لذا ساواک تحت پوشش لایحه مصوبه ۲۲ خرداد سال ۱۳۱۰ قدرت بالقوه وبالفعل برای تعقیب، بازداشت، بازجویی، شکنجه و ترخیص اطلاعات ازدستگیرشدگان را داشت. ساواک ، همچنین قدرت نهانی در تصمیم گیری جهت ارجاع دستگیر شدگان به دادرسی ارتش و اعلام جرم ودادن حکم نهایی محکومیت آنها را هم در اختیار داشت. اداره سوم ساواک در سالهای ۱۳۵۰ که از ادغام بخشی ازادارات شهربانی، ژاندارمری و دادرسی ارتش بوجود آمده بود صاحب قدرت فوق العاده زیادتری شده بود. تاسیس کمیته مشترک شهربانی و ساواک در تهران نشان دهنده کامل این قدرت قهار و دیکتاتوری بود، که البته تعدادزیادی از ما زندانیان سابق پهلوی دوم مشمول الطاف !!! ساواک در کمیته مشترک شده ایم و آنهایی که جان از آن مهلکه به در بردیم ، به روشنی اما با درد شدید، رفتار غیر انسانی و وحشی گریهای دوران بربریت آنها را به خاطر می آوریم و در کتابهای متعدد از آن صحبت کرده ایم و تعدادی از ماهم بطور انفرادی شرح شکنجه هایخود را در سایت زنان زندانی سیاسی ۵۷ تا ۵۰ ( zendanisiasizan50-57.com) نوشته ایم (۱۷). در این نوشتار ازکسانی و سازمانهایی که تحقیقات خود را از زوایای مختلف در باره شکنجه ساواک در سالهای دوران محمدرضا شاه پهلوی تهیه و منتشر کرده اند صحبت میکنیم.
سازمان عفو بین الملل در گزارشی که در مجله این سازماندرج شده است، توضیح میدهد که از سالهای ۱۹۶۰ شکنجه جزء راه بردی روزانه و متداول بازجویی های ساواک بود (۱۹و۱۸)، در این گزارشات آمده است که ساواک عامل بازداشت زندانیان عقیدتی درسلولهای انفرادی برای زمان های طولانی بود، این سلولهای کوچک وتاریک و دارای کمترین امکانات بهداشتی و درمانی بوده اند. درزندانهای ساواک، همچنین زندانیان درمعرض توهین، تحقیر، شلاق خوردن، بکاربردن شوک الکتریکی و کلاه خود اپولوو همچنین آویزان کردن از دیوار یا سقف، کشیدن دندان و ناخن، تنقیه با آب جوش ، سوزاندن بدن با وسایل مختلف، بستن و سوزاندن زندانی ها به تخت فلزی درزمانی که منبع حرارتی در زیر تخت قرار داشت وهمچنین مورد ضرب و شتم جسمانی قرار میگرفتند. این سازمان همچنین از وارد کردن لوله شکسته درمقعد و تجاوز جنسی به مرد و زن و آویزان کردن وزنه از بیضه ها را هم به عنوان اعمال شکنجه های متداول توسط ساواک نام میبرد. دراین گزارشات آمده است که ساواک از این روش ها برای گرفتن اطلاعات به طور متداول و مستمراستفاده میکند. این اطلاعات طی مصاحبه های متعدد کارمندان سازمان حقوق بشر با افرادی که یاخود تحت شکنجه ساواک قرار گرفته بودند و یا شاهد شکنجه سایر زندانیان عقیدتی بودند تهیه شده بود. علاوه برگزارشات فوق، روزنامه ها و مجلات معتبر امریکا نظیر نیوزویک( ۲۰) و واشنگتن پست ( ۲۱) هم در مقالات مستند ، استفاده از شکنجه های مختلف را برای گرفتن اطلاعات اززندانیان سیاسی در زندان های ساواک نوشته اند.
إعمال شکنجه های متعدد، شدید و طولانی مدت در زندانهای ساواک رواج داشت ما نیز درایام بازداشت خویش در زندان های ساواک در معرض شمار زیاد از این شکنجه های قرون وسطایی قرار گرفته و آنها رابطور مفصل در وب سایت زنان زندانی سیاسی۱۹۵۷تا۱۹۵۰ گزارش کرده ایم ( ۱۷) و کتابهای زیادی هم در این باره نوشته شده است. همچنین دراعترافات بهمن نادری پور(تهرانی) وفریدون توانگری(آرش) دردادگاه انقلاب دولت جمهوری اسلامی ایران، از اعمال ساواک که شامل شکنجه های دوران بربریت و حتی قتل عمدی دستگیرشدگان میشد را بطور واضح و مشخص توضیح داده اند (۲۲) . همچنین در «کنفرانس مطبوعاتی تهران با حضور شماری از کارکنان سابق ساواک» که درسال ۱۳۵۷ برگزار شد و تعدادی از خبرنگاران خارجی و داخلی هم در آن حضور داشتند، تعدادی از زندانیان سابق بطور مفصل از شکنجه های خود در زندان ساواک صحبت کردند، البته در حضورعوامل جمهوری اسلامی ( ۲۳). باید ذکر شود که صحت گفتار این زندانیان سابق مورد قبول عناصر زندانی دیگر که در آن زمان همبند آنها بودند راستی نمایی شده است.
کشته شدن در زیر شکنجه شدید، مداوم وطولانی به توسط شکنجه گران زندانهای امنیتی ایران گزارش شده است، متاسفانه، لیست کامل آزادیخواهانی که در اثر شکنجه در زندان ساواک جان سپردند دردست نیست اما ما مطمئن هستیم که تعداد زیادی در اثر شکنجه های وحشیانه ساواک کشته شده اند. جیمز بیل در کتابش، عقاب و شیر : فاجعه رابطه امریکا و ایران (۲۴) میگوید که یک روحانی جوان در ماه جون سال ۱۹۷۰ در تحت شکنجه شدید ساواک جان سپرد، البته مرگ این روحانی بازتاب مفصل جهانی پیدا کرده بود وهمچنین دوستان هم بند فاطمه امینی، اززنان زندانی سیاسی در کمیته مشترک شهربانی ساواک شاهد مرگ تتدریخی وی در زندان ساواک به علت شکنجه شدید و عوارض حاصل از ان بودند. دوبازجو/ شکنجه گر معروف ساواک دردادگاه انقلابی جمهوری اسلامی ایران اذعان به کشته شدن جوانان آزادی خواهی مثل خسرو صفایی، گرسیوز برومند و تقی سلیمانی درسال ۱۳۵۵(۱۹۷۷) و مهوش جاسمی و معصومه طوافچیان در سال ۱۳۵۶(۱۹۷۸) نمودند (۲۲).
ساواک همچنین ازعواطف، اعتقادات سنتی وانسانی دستگیر شدگان یعنی علاقه و وابستگی عاطفی دستگیر شدگان به بستگان شان سؤاستفاده کرده تا از زندانیان ترخیص/تخلیه اطلاعات نماید . تعداد زیادی از دستگیر شده گان تهدید به، یاعملا شاهد شکنجه بستگان نزدیک خود میشدند. حتی گزارش شده است که افراد متعدد یک فامیل در حضور همدیگر، برای بدست آوردن اطلاعات مورد شکنجه قرار میگرفتند.
تاسیس گروه های به ظاهر انقلابی اما نفوذی
تاسیس گروه های به ظاهر انقلابی به توسط افراد نفوذی و دست پرورده ساواک هم روشی بود که ساواک از آن استفاده میکرد وآن موجب دستگیری، شکنجه ، محکومیت های طولانی و حتی مرگ مبارزین آزادیخواه شد، در زیر بطور مثال و مختصرااز دو فرد که از آزادیخواهان جداشده و به خدمت ساواک درآمده بودن صحبت خواهم کرد. این عناصر تحت آموزشهای ساواک هم به عنوان جاسوس و عناصر نفوذی در تشکیلات متعدد روشنفکرانه و آزادیخواهانه نفوذ نموده وهم دست به تاسیس تشکیلات به ظاهر آزادی خواهانه دادند که دامی بودند برای جلب جوانان ترقی خواه و آزاده ایرانی و باعث دستگیری، شکنجه و مرگ تعداد زیادی از جوانان آزاده ما شدند.
عباس شهریاری (مرد هزار چهره)
عباس شهریاری در سال ۱۳۰۷ در شهرستان کازرون متولد شد و درسال ۱۳۲۲ درپالایشگاه نفت آبادان به عنوان کارگر مشغول بکارمیشود در حالیکه عضو حزب توده هم بود. عباس شهریاری در اعتصابات کارگران آبادان آن زمان نقش موثری داشت، او در سال ۱۳۳۰ از ازپالایشگاه آبادن بی کار شد و در کارخانه چیت سازی تهران مشغول به کار شد وهمچنان به فعالیتهای حزبی وسازمان دادن اعتصابات کارگری ادامه داد. عباس شهریاری، پس از کودتای ۲۸ مرداد باز هم دستگیر وزندانی شد و بعد ازآزادی در کارخانه های دیگری استخدام و به فعالیتهای حزبی ودادن تشکیلات کارگری ادامه داد که منجر به دستگیر مجدد اوشد .شهریاری ، در سال۱۳۳۴ ، در کویت مشغول برپا نمودن شبکه های حزبی در میان کارگران مهاجر ایرانی در کویت شد، او بزبان عربی آشنایی کامل داشت. او شخصی بود خیلی فعال ودارای قدرت بیان قاطع و اقناع کننده و از مهارت بالای در دادن تشکیلات حزبی و کارگری برخوردار بود.
او بروایاتی در سال ۱۳۳۶ یا در حدود سال ۱۳۴۲ درطی دستگیری های متعددش بتوسط دولت وقت به رکن دوم ارتش سپس با ساواک متصل شد، اوسالها در زیر سایه حمایتی مخفیانه ساواک، در حزب توده به کاری تشکیلاتی خود ادامه میداد، او در این مدت مورد شک تعدادی واعتماد تعدادی دیگر از اعضای بالای حزب توده بود. عباس شهریاری که به درستی به اسم مرد هزار چهره نامیده شده بود در کارنامه خویش در صحنه جنبش های مردمی و حزب توده فعالیت جاسوسی زیادی را دارد . ما در اینجا، برای روشن شدن بیشتر اعمال ضربه زننده اش به جنبش ایران و حتی کشورهای همسایه، مختصری از لیست بلند عملیات جاسوسی اورا ذکر خواهم کرد.
شهریاری به عنوان عضو موثر حزب توده دسترسی به اطلاعات پرارزش حزب داشت که مستیقما در اختیار ساواک قرار میداد. او در سال ۱۳۳۷ موجب دستگیری تعداد زیادی ازاعضای حزب توده دراصفهان ودر سال۱۳۴۲ موجب دستگیری تعدادی ازعناصر بالای حزب توده در حال ورود به ایران از شوروی در مرز هشتپر آستارا شد.
دیگر کارهای مهم او نفوذ در گروه بیژن جزنی و تعدادی از گروههای کوچک و متعدد آزادیخواهانه دانشجویی بود، او همچنیان به توسط عوامل نفوذی خود در آستانه دستگیری هیبت معینی و محمد اعظمی از گروه هوشنگ اعظمی بود که خوشبختانه آنها با هوشیاری از دام جستند. او همچنین موجب دستگیری گروه فلسطین شد.
او با توانایی تشکیلات دادن و تسلط به زبان عربی تحت حمایت ساواک دست به ایجاد تشکل های کارگری ونفوذ درمحافل ایرانیان مقیم کشورهای خلیج فارس زده و سبب بدام انداختن تعداد زیادی از عناصر آزادی خواه دیگر شد. او همچنا ن موجب دستگیری و تحویل رهبر حزب کمونیست عراق به دولت ایران و ترور تیمور بختیار، ریئس معزول ومغضوب ساواک شد. شهریاری بروایتی به علت روابط فامیلی همسرش با سرتیپ تیمور بختیار، به او نزدیک شده بود. تیمور بختیار، دومین رئیس ساواک که مورد غضب محمد رضا شاه قرار گرفته و از ایرا ن فرار کرده بود، بعد از مدتی به توسط صدام حسین به عراق دعوت شد، تیمور بختیار در عراق، با خواست اقدام برعلیه پهلوی دوم با گروه های مخالف منجمله حزب توده تماس گرفت، شهریاری به سبب آشنای قدیمی وداشتن نسبت فامیلی با بختیاراز جانب حزب توده با وی مرتبط میشود. مهارت شهریاری چنان بود که بعنوان عنصر توانای حزب توده و مخالف دولت شاهنشاهی مورد اعتماد خاص تیمور بختیار قرار گرفت، او حتی آشپز و راننده بختیار را که از ماموران ساواک بودند به وی معرفی کرده بود. ارتباط تلفنی بختیار و شهریاری به صورت هفتگی انجام میشد، آمده است که در بعضی از این تماسهای تلفنی، ثابتی،ريئس وقت ساواک هم بصورت محرمانه حضور داشت و شاهد مکالمه مستقیم شهریاری و بختیار بود. البته طولی نکشید که تیمور بختیار درعراق به توسط ساواک ترور شد.
عباس شهریاری، مرد هزار چهره و شاهکارعملیات امنیتی/ ضد مردمی ساواک بالاخره در بامداد ۱۴ اسفند ۱۳۵۲ به دست سازمان چریک های فدائی خلق به سزای اعمال خود رسید (۲۵،۲۶).
سیروس نهاوندی
سیروس نهاوندی که سابقه طولانی فعالیت های سیاسی داشت، از ابتدا در سازمان جوانان حزب توده وسپس درسازمان انقلابی توده ایران فعالیت سیاسی میکرد. او بعد از برگشتن به ایران، به اتفاق تنی چند ازرفقایش سازمان رهائی بخش خلقهای ایران را تاسیس نمود که از تاکتیک های چریک شهری برای پیشبرد کار سازمانی استفاده مینمود، مثل حمله به بانک و گروگانگیری. سیروس نهاوندی هم شخصی بود پر کار با انرژی و استعداد فراوان، به قول دوستان دیرینه اش، او صاحب اطلاعات زیاد تاریخی، ایدیولوژیک ، سیاسی و اقتصادی بود. سیروس نهاوندی با تعدادی از دوستانش در آذر ماه سال ۱۳۵۰ به جرم توطئه برای ربودن سفیر امریکا در ایران دستگیر شد. خبر فرار وی در آبان۱۳۵۱ منتشر شد، در خبر آمد که او درحالیکه در بیمارستان ۲ ارتش بعلت عوارض حاصله از شکنجه تحت معالجه بود، اقدام به فرارنموده و گفته شده بود که او درحال فرار مورد تعقیب عوامل ساواک قرار گرفته و مجروح شده بود، اما او توانست خودرا به خانه امن برساند. اوسپس اعتماد رفقای قدیمیش را به خود جلب نمود و به کمک آن ها به عراق رفت و از آنجا خبر فرار قهرمانه خویش را از دست ساواک به عنوان یک قهرمان انقلابی ماهر در رادیو عراق اعلام نمود. او سپس به اروپا رفت و به کمک دوستانش که داستان فرار اورا قبول کرده بودند دست به انتشار مطالبی در باره خود وتجربه اش در اسارت زد. او مدتی بعد به ایران برگشت درایران خود را بعنوان یک انقلابی متفکر وپرشور که کلاه بر سر ساواک گذاشته است جازد و اقدام به تاسیس یک سازمان مستقل دیگر به «نام سازمان آزادیبخش خلق ایران» نمود. سیروس نهاوندی در ایران با تعداد زیادی از دوستان و اشنایان سابقش که میدانست آنها در گروه های متعددی مشغول فعالیت سیاسی هستند تماس میگیرد و اغلب آن افراد هم بر مبنا اعتماد گذشته به مراوده سیاسی با اورا ادامه دادند و البته بطور غیر مستقیم در دست ساواگ گرفتار شده ودستگیر میشدند.
سیروس نهاوندی به عنوان رهبر این سازمان، کلیه اعضا وهواداران سازمان را مکلف به تهیه پروفایل کامل شامل اطلاعات شخصی یعنی اسم وآدرس وخصوصیات اخلاقی وفعالیت های اجتماعی/سیاسی و حتی تمایلات ساده سیاسی و اجتماعی خویش وسمپاتها با جزئیات کامل نموده بود. سیروس نهاوندی قرار بود آن اطلاعات را در محلی خیلی مطمئن نگهداری کند اما در حوادث شب یلدا معلوم شد که تمام این اطلاعات بایگانی شده مستقیما بتوسط سیروس نهاوندی به ساواک منتقل میشد. لذا، ثابت شد که سیروس نهاوندی با توطئه وهمکاری ساواک نه تنها صدها تن از بهترین جوانهای این مملکت را به زندان وشکنجه ساواک سپرد بلکه موجب قتل عامدانه تعدادی ازبهترین عناصرآزادی خواه و مبارزایران که از رفقای دیرین اوکه مسلح نبودند، چه قبل ازشب یلدا ۱۳۵۶وچه در شب یلدا، هم شد (۲۸و۲۷).
خلاصه ای از گزارش سازمان بین المللی حقوق بشر و حقوق دانان بین المللی :
در ادامه ، سازمانهای بین المللی حقوق بشر و حقوق دانان بین المللی در گزارش سالانه سال ۱۹۷۶ عملکرد ساواک را اینطور خلاصه نموده اند (۱۸،۱۹):
اختیارات ساواک در زمان دستگیری و بازجویی:
-
ساواک دارای اختیارات کامل و قدرت مطلق دردستگیری و زندانی کردن عناصر آزادیخواه داشت و آن قدرت بر مبنای رهنمون داخلی خودساواک بود نه طبق قانون اساسی ایران.
-
ساواک نیازی برای گرفتن اجازه و حکم دادگاه برای دستگیری، بازداشت شهروندان و حتی مدت زندانی دستگیر شدگان نمیدید.
-
دستگیر شدگان حق داشتن وکیل مستقل را نداشتند.
-
ساواک ازإعمال شکنجه برای تخلیه اطلاعات وگاهی هم برای مرعوب نمودن دستگیر شدگان به شرکت اجباری آنها در مصاحبه های فرمایشی تلویزیون دولتی به منظور تکذیب افکار و اعتراف به غلط بودن تفکرات قبلیشان ابایی نداشت.
دادگاه:
-
کلیه دادگاهای زندانیان سیاسی در دادرسی ارتش اجرا میشود.
-
قضات از عناصر ساواک یا افسران ارتش تشکیل میشدند.
-
شهروند زندانی حق استفاده ازشاهد یا مدرک در دادگاه را نداشتند.
-
از ماه مارس ۱۹۷۲ هیچ ناظر خارجی حق حضور در دادگاه زندانیان سیاسی را نداشت.
-
در زمان سیطره ساواک شاهنشاهی هیچ زندانی سیاسی در دادرس ارتش حکم برائت نگرفته بود.
وضعیت زندانها سیاسی:
هیچ ناظر مستقل ( غیر از ناظران صلیب سرخ جهانی در سال ۱۹۷۶) اجازه دیداراز زندانهای ایران را نداشت. به علت عدم دسترسی مستقیم به زندان های ایران، سازمانهای بشر دوستانه بین المللی با تماس های مستقیم با افراد زندانی که خود در معرض شکنجه یا شاهد شکنجه دیگران بودند، گزارشات متعددی از وضعیت غیر انسانی زندان های ایران زمان پهلوی دوم را تهیه و منتشر نمودند.
-
زندان ها دارای سلول کوچک، کثیف، غیربهداشتی، کم نور وفاقد دستگاهای گرم کننده و تهویه هوا بودند.
-
معمولا وسایل بهداشتی زندانها بسیارکم وغذای زندان غیر بهداشتی با مقدار کم وفاقد موادمغذی کافی بود.
-
بعضی از زندانیان به مدت چندین ماه در سلولهای انفرادی غیر بهداشتی با نور کم نگهداری میشدند.
-
خدمات درمانی فوقالعاده مختصر بود.
آزادی از زندان بعد از اتمام محکومیت:
زندانی های که اظهار پشیمانی و تقاضای کتبی عفو از عمل کرد خویش به ساواک میدادند، قبل از رفتن به دادگاه یا بعد از برقراری دادگاه دوره محکومیت کوتاه تر میگرفتند. در مواردی، بسته به چگونگی وضع دستگیر شده، ساواک این افراد را مجبور میکرد که دریک برنامه تلویزیون فرمایشی حاضر یافته و پشیمانی و طلب عفو از شاهنشاه در ملا عام اظهار دارد.
اما آنهایی که حاضر نمیشدند در برنامه های نمایشی پشیمانی و تقاضای عفو شرکت کنند محکومیت بیشتری گرفته وغالبا حتی بعد ازاتمام محکومیت خویش در زندان باقی می ماندند.
-
Sazeman-e Ettelaat va Amniat-e Keshvar (SAVAK), (Organization of Iranian National Security and Information), Wikipedia, 2021.
-
A Brief Review of Formation of SAVAK, Political Studies and Research Institute, Tehran, Iran, 19 Esfand, 1399.
-
Resolution on formation of Sazeman-e Ettelaat va Amniat-e Keshvar (SAVAK), 23 Esfand 1335,
-
Resolution, on against Security and Independence of Country, 22 Khordad 1310.
-
Harvard’s Iranian Oral History Project. Major General Manootcher Hashemi,1982.
-
Ahmad Kasravi. The Eighteen Years History of Azerbaijan. 4th Edition, Amir Kabir publishing Company, Daymah 1346.
-
Ahmad Tajbakhsh the History of Iran and Russia Relation: During the First Half of 19th Century. Teacher Book Store Publishing Company, Tabreez. Iran, 1337.
-
Abbas Amanat. Iran, a Modern History. Yale university press, New Haven. London. 2017.
-
Mark J Gasiorowski. US Foreign Policy and the Shah: Building a Client State in Iran. Cornell University Press. Itacha and London.1991.
-
Fred Halliday. Iran: Dictatorship and Development. Penguin Book Ltd. Harmondsworth, Middlesex, England.1979.
-
William H. Sullivan. Mission to Iran.W.W. Norton & company 1981
-
Nikki R. Keddie. Root of Revolution: An Interpretive History of Modern Iran (with a section by Yann Richard). Yale university
-
Avner Yaniv. Deterrence without the Bomb: The Politics of Israeli. Lexington Books, Lexington, Mass.1987.
-
Turtor in the United State, Wikipedia, 2019.
-
Counterinsugency Lessons from Vietnam for the Future, Military Review, March–April 2006.
-
“Graduates of the School of the Americas include military officers and leaders implicated in torture and mass murder in Guatemala, El Salvador, Chile, Argentina and Haiti, among other Latin American countries." Miles Schuman, "Abu Ghraib: the rule, not the exception Archived 2007-12-14 at the Wayback Machine," Globe and Mail (Toronto), May 14, 2004.
-
zendanisiasizan50-57.com
-
Amnesty International, Annual Report 1974-1975.
-
International Court of Justice (ICJ)Report: Amnesty International Briefing, Iran, November 1976.
-
News week, October 14,1976.
-
Washington Post, October 26, 1976.
-
The Confession of Bahman Naderi pour (Tehrani) and Ferydoon Tavangar (Arash),the Revolutionary Court of Government of Islamic Republic of Iran, Tehran, Khordad 1357.
-
The Press Conference of Several Employees of Previous SAVAK. Oral History. 1358.
-
James A. Bill. The Eagle and the Lion: The Tragedy of American- Iranian Relations, New haven and London, Yale university press, 1988.
-
Abbas Shahriari, Mard Hezar Techereh, Wikipedia, 2022
-
Bahram Rahmani. Abasali Shahriari Nejad (Shariari), “ Mr. Islami” or “Man with Thousand faces” , Ethad Media (Workers Ethad), March 12, 2021.
-
Siamak Lotfolahee. The Drama of Revolutionary of Tudeh Party in Iran, Tchashm Andaz Iran magazine, #86, Teer &Mordad, 1393.
-
Hamnasheen Bahar. Dusting the mirros, Siruss Nahavandi, Travi’s Horse of SAVAK, May 8,2017, www.hamneshneshinbahar.net
پیوست شماره ۱:
قانون تشکیل سازمان اطلاعات وامنیت کشور که در 23 اسفند 1335 به تصویب رسید، چنین آمده است:
« ... قانون مربوط به تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور مصوب 23 اسفندماه 1335
ماده 1 ـ برای حفظ امنیت کشور وجلوگیری از هرگونه توطئه که مضر به مصالح عمومی است سازمانی به نام اطلاعات وامنیت کشور وابسته به نخستوزیری تشکیل میشود ورئیس سازمان سمت معاونت نخستوزیر را داشته وبه فرمان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی منصوب خواهد شد.
ماده 2 ـ سازمان اطلاعات وامنیت کشور دارای وظایف زیر است:
الف ـ تحصیل و جمعآوری اطلاعات لازم برای حفظ امنیت کشور.
ب ـ تعقیب اعمالی که متضمن قسمی از اقسام جاسوسی است وعملیات عناصری که بر ضد استقلال وتمامیت کشور ویا به نفع اجنبی اقدام میکنند.
ج ـ جلوگیری از فعالیت جمعیتهایی که تشکیل واداره کردن آن غیرقانونی اعلام شده یا بشود وهمچنین ممانعت از تشکیل جمعیتهایی که مرام ویا رویة آنها مخالف قانون اساسی است.
د ـ جلوگیری از توطئه واسبابچینی بر ضد امنیت کشور.
ه ـ بازرسی وکشف وتحقیقات نسبت به بزههای زیر:
1ـ بزههای منظور در قانون مجازات مقد مین بر علیه امنیت واستقلال مملکتی مصوب 22 خرداد 1310.
2ـ جنحه وجنایاتی که در فصل اول باب دوم قانون کیفر عمومی مصوب 23 دیماه 1304 پیشبینی شده است.
3ـ بزههای مذکور در مواد۳۱۰ و ۳۱ و ۳۱۳ و ۳۱۴ و ۳۱۶ و ۳۱۷ قانون دادرسی و کیفر ارتش مصوب ۱۳۱۷.
ماده 3 ـ مأمورین سازمان اطلاعات وامنیت کشور از حیث طرز تعقیب بزههای مذکور در این قانون وانجام وظایف در زمرة ضابطین نظامی محسوب واز این حیث دارای کلیه اختیارات ووظایف ضابطین نظامی خواهند بود واز تاریخ تصویب این قانون رسیدگی به کلیه بزههای مذکور فوق در صلاحیت دادگاههای دائمی نظامی خواهد بود.
تبصره 1ـ انجام وظایف وتکالیف سازمان اطلاعات وامنیت کشور از حینی که ضابط نظامی محسوبند به هیچوجه مانع انجام وظایف وتکالیفی که به موجب قانون دادرسی و کیفر ارتش بر عهده ضابطین نظامی است نخواهد بود و همچنین مواد این قانون مانع اجراء قوانین و احکام و آئیننامهها و مقرراتی که مربوط به تکالیف مأمورین نظامی و ژاندارمری و شهربانی نسبت به انجام وظایف و خدمات محوله است نمیباشد.
تبصره 2 ـ رسیدگی به بزههایی که به موجب این قانون در صلاحیت دادگاه دائمی نظامی شناخته شده ومتهمین به ارتکاب بزههای مزبور که قبل از تصویب این قانون در مراجع صالح دیگر تحت تعقیب قرار گرفتهاند هرگاه بر علیه متهمین کیفرخواست صادر نگردیده پروندههای متشکله دادستانی ارتش جهت تعقیب و رسیدگی فرستاده میشود و نسبت به پروندههایی که کیفرخواست صادر شده در دادگاههای مربوط رسیدگی خواهد شد.
ماده 4 ـ کارمندان سازمان اطلاعات وامنیت کشور هرگاه متهم به ارتکاب بزهی شوند که راجع به خدمت بوده یا ملازمه با خدمات ووظایف آنها داشته باشد در حکم نظامیان و خدمتگزاران ارتش هستند و با رعایت مقررات قانون دادرسی و کیفر ارتش مصوب 1317 تابع دادگاههای دائمی نظامی خواهند بود.
ماده 5 ـ اساسنامه ـ سازمان وآئین نامههای داخلی واستخدامی ومالی مربوط به این قانون با تصویب هیئت دولت قابل اجراء است.
قانون فوق که مشتمل بر پنج ماده و دو تبصره است در جلسه پنجشنبه بیست و سوم اسفندماه یکهزار و سیصد و سی و پنج به تصویب مجلس شورای ملی رسید - رئیس مجلس شورای ملی ـ رضا حکمت .... »
حدود دو سال بعد ـ 4 دی 1337 ـ از سوی مجلس شورای ملی اصلاحاتی در قانون مذکور صورت گرفت ودو ماده قانونی به شرح زیر (به عنوان اصلاحیه) بدان افزوده شد:
« .... قانون اصلاح قانون سازمان اطلاعات وامنیت کشور مصوب 4 دیماه 1337
ماده اول ـ در مورد بزههای مصرح در قانون سازمان اطلاعات وامنیت کشور مصوب بیست ونهم اسفند ماه 1335 هرگاه متهم نظامی یا کارمند نیروهای مسلح شاهنشاهی باشد وظیفه ضابطین به عهده اشخاص مندرج در مادة 123 قانون دادرسی و کیفر ارتش و مأمورین سازمان ضداطلاعات خواهد بود.
ماده دوم ـ مأمورین سازمان ضداطلاعات در زمرة ضابطین نظامی محسوب میشوند.
قانون فوق که مشتمل بر دو ماده است پس از تصویب مجلس سنا در جلسه پنجشنبه چهارم دیماه یکهزار و سیصد و سی و هفت به تصویب مجلس شورای ملی رسید –
نایب رئیس مجلس شورای ملی ـ عماد تربتی ....»
پیوست شماره ۲:
قانون مجازات مقدمین بر علیه امنیت واستقلال مملکت مصوب ۲۲ خرداد ماه ۱۳۱۰ شمسی یا «قانون۱۳۱۰»:
قانون مجازات مقدمین برعلیه امنیت واستقلال مملکت مصوب ۲۲ خرداد ماه ۱۳۱۰ شمسی (کمیسیون قوانین عدلیه):
ماده اول - مرتکبین هر یک از جرمهای ذیل به حبس مجرد از سه تا ده سال محکوم خواهند.
۱-هر کس در ایران به هر اسم و یا به هر عنوان دسته یا جمعیت یا شعبه جمعیتی تشکیل دهد و یا اداره نماید که مرام یا رویه آن ضدیت باسلطنت مشروطه ایران و یا رویه یا مرام آن اشتراکی است و یا عضو دسته یا جمعیت یا شعبه یا جمعیتی شود که با یکی از مرام یا رویههای مزبور درایران تشکیل شده باشد.
۲-هر ایرانی که عضو دسته یا جمعیت یا شعبه جمعیتی باشد که مرام یا رویه آن ضدیت با سلطنت مشروطه ایران یا مرام یا رویه آن اشتراکیاست اگر چه آن دسته یا جمعیت یا شعبه در خارج ایران تشکیل شده باشد.
ماده دوم - هر کس به نحوی از انحاء برای جدا کردن قسمتی از ایران یا برای لطمه وارد آوردن به تمامیت یا استقلال آن اقدام نماید محکوم به حبسمؤبد با اعمال شاقه خواهد شد.
ماده سوم - هر کس خواه با مشارکت خارجی خواه مستقلاً بر ضد مملکت ایران مسلحاً قیام نماید محکوم به اعدام میشود.
ماده چهارم - هر کس عضو دسته یا جمعیت باشد که برای ارتکاب یکی از جنایات مذکور در مواد قبل تشکیل شده و قبل از تعقیب از طرفمأمورین دولتی قصد جنایت و اسامی اشخاصی را که داخل آن دسته و جمعیت بودهاند برای دولت یا مأمورین دولتی افشاء نماید از مجازات معافخواهد بود.
تبصره - مقصود از دسته و جمعیت مذکور در این قانون عده از دو نفر به بالا است.
ماده پنجم - هر کس برای یکی از جرمها و یا مجرمین مذکوره در مواد 1 و 2 و 3 در ایران به نحوی از انحاء تبلیغ نماید و هر ایرانی که بر علیهسلطنت مشروطه ایران یا بر له یکی از جرمها و یا مجرمین مذکور در مواد فوق به نحوی از انحاء در خارج از ایران تبلیغ کند محکوم به یک سال تا سهسال حبس تأدیبی خواهد شد.
ماده ششم - اشخاصی که جرمهای مذکوره در مواد 2 و 3 را در خارج از ایران مرتکب شوند و ایرانیان مذکور در قسمت اخیر ماده 5 پس از ورود بهخاک ایران تعقیب و مجازات خواهند شد.
ماده هفتم - ماده 60 و ماده 79 قانون مجازات عمومی نسخ و این قانون از اول تیر ماه 1310 به موقع اجرا گذارده میشود.
چون به موجب قانون 24 فروردین ماه 1310 (وزیر عدلیه مجاز است کلیه لوایح قانونی را که به مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید پس از تصویبکمیسیون فعلی قوانین عدلیه به موقع اجرا گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع و قوانینمزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید) علیهذا (قانون مجازات مقدمین بر علیه امنیت و استقلال مملکت) مشتمل بر هفت ماده که در تاریخ 22 خرداد ماه یک هزار و سیصد و ده شمسی به تصویب کمیسیون قوانین عدلیه مجلس شورای ملی رسیده است قابلاجراست.
رییس مجلس شورای ملی - دادگر